دلم با توست
دلم را شکستی
هرذره این دل شکسته
پرنده شد
دریا
کوه
درخت
جنگل
آسمان
ستاره
کهکشان
جهان
تو ازدل من آفریدی هستی را
و هستی عاشق ات شد
ومرگ آمد
تا باراینهمه عشق را سبک کند
دوزخ همان نگاه توست که می سوزاند تنم را
و بهشت همان دست های نوازشگر توست
که هبوط می دهد آدم عاشق را
تو اگر دلم را می شکنی
ذره ای آنرا بگذارشعر شود
تا ستا یش کند چشمهای مست ات را
که در یک صبح بارانی
جهان را پر از بهارکند
آوازبخواند قناری
و زمین شادمانه بخند د
از گلهای که می رویند
و جهان راازعطر گل نگاهت پرمی کنند
سلام
وبتان عالیست.پر محتوا و پر بازدید.
اگر مایل به تبادل لینک هستید لینک مرا به این شکل .:: همه چیز برای موبایل::. ثبت کرده و به من اطلاع دهید ( از طریق ایمیل یا نظرات وبلاگم ) تا لینک شما را با هر اسمی که مایل باشید ثبت کنم.
متشکرم
چرا بر خلاف رویه سابق اسم شاعر را نمی نویسید
این شعر هم واقعا دلنشین بود
شاعرش ؟؟
از راه های فرعی عبور می کنم
تا زود تر نگاه خسته ات را در یابم
نگاهی که غرق می شود در هزاران قطره
قطره هایی که ساخته شده اند از عشق
عشقی که پرواز می کند به همراه
پرستو های خیالی
پرستو هایی که با هر بالشان
آزار می دهند آسمان زیبای واقعیت را
آسمانی که ابرهایش نابود می کند
عشق نو پای پسر را
عشقی که پر شده است
از خیالات خام
از خیالات کاذب رویایی