هر آن توبه که زان کردم شکستم
ملامت آن زمان بر خود گرفتم
که دل در مهر آن دلدار بستم
من آن روزی که نام عشق بردم
ز بند ننگ و نام خویش رستم
نمی گویم که فاسق نیستم من
هر آن چیزی که می گویند هستم
ز زهد ونیک نامی عار دارم
من آن عطار دردی خوار مستم
اثر :عطار