اندکی در باره یغما جندقی

اندکی در باره یغما جندقی

 

ابوالحسن یغما جندقی به سال 1196 هـ.ق. در «خور» مرکز بخش جندق و بیابانک متولد شد . نام نخستین او «رحیم» بود . بعدها نام خود را به ابوالحسن تغییر داد و تخلص «مجنون» را برای خود برگزید وی فرزند حاج ابراهیم قلی از گوسفند داران آن منطقه بود. رحیم در دوران کودکی گوسفندان پدر را به چرا میبرد. روزی از روزها که با اطفال همسال خود به چرانیدن گوسفندان مشغول بودۀ ناگهان از دور امیراسماعیل خان عرب عامری حکمران منطقه - که کوس برابری و رقابت در برابر آقامحمدخان قاجار میزد- با لشکریانش نمودار شد. همه کودکان از سر راه گریختند لیکن رحیم همچنان بر جای خود استوار باقی ماند. امیر عامری با تعجب از وی نامش را پرسید و او به نظم چنین پاسخ داد:

ما مردمک خوریم    از علم و ادب دوریم

امیری از این بدیهه گوئی خوشش آمد و چون به خور آمد، حاج ابراهیم قلی را فرا خواند و از وی خواست که فرزندش رحیم را جهت تعلیم و تربیت به او بیپارد. رحیم در دستگاه امیر عامری با استعدادی که داشت بزودی مراحل مقدماتی آموزش را طی نمود و بعد از زمان اندکی منشی امیر نامبرده گردید.

بعد از اینکه امیر اسمعیل خان عامری از قوای دولتی شکست خورده و به سمت خراسان متواری گشت، جندق و بیابانک نیز ضمیمه ایالت سمنان گردید و ذوالفقارخان سمنانی حکمران آن منطقه بر این ولایت نیز مسلط شد.

در همین هنگام میرزا ابوالحسن جندقی نخست بعنوان سرباز عادی و سپس بعنوان منشی در دستگاه ذوالفقار خان بکار مشغول شد. بعد از چند سال اقامت در سمنان، خشکسالی بی سابقه ای در آن مناطق پیدا شد که عموم مردم از دادن مالیات عاجز شدند . یغما را به وساطت نزد ذوالفقار خان فرستادند لیکن او نه تنها وساطت یغما را قبول نکرد بلکه او را بسختی تنبیه نموده و به چوب بست و تمام اموال او را نیز توقیف و ضبط کرده . بعد از این وقایع شاعر از سمنان گریخت و مدتی را در شهرهای قم و اصفهان و مشهد گذراند و سپس راهی تهران شد. در تهران با حاج میرزا آقاسی صدر اعظم محمد شاه که عقاید صوفیانه داشت آشنا گردید. گفته اند در مسافرت محمدشاه و حاجی میرزا آقاسی به افغانستان برای تسخیر هرات، یغما نیز همراه آنان بوده است ، اما این روایت کاملا معتبر نیست.

در تهران یغما با شعرای معروف آن عصر همچون قاآنی و فروغی بسطامی معاشرت و دوستی داشت و مطایبات و شرط بندیهائی بین آنان صورت میگرفتن . در دوران اقامت در تهران با شاهزادگان دانشمند قاجار نیز مراوده داشت و برخی از آنان همچون سیف الدولة سلطان قاجار نزد او تلمد مینمودند.

حاج میرزا آقاسی بدلیل ارادتی که نسبت به غیما پیدا کرده بود ، او را به وزارت حکومت کاشان منصوب نمود. وی که از پذیرفتن هرگوهه شغل دیوانی امتناع می روزد بخاطر فیض دیداد مستمر حاج ملا احمد نراقی مجتهد معروف این شغل را پذیرفت و رهسپار کاشان شد . یغما و نراقی در طی مدت اقامت در کاشان بسیار مأنوس شدند. گفته اند که زمانی نراقی شعری سروده و برای یغما خواند و از او خواست که نظرش را پیرامون آن بیان کند شعر نراقی این است:

عاشق ار بر رخ معشوق نگاهی بکند

نه چنان است گمانم که گناهی بکند

مابه عاشق نه همین رخصت دیدار دهیم

بوسه را نیز دهیم اذن که گاهی بکند

یغما بعد از شنیدن این قطعه همچنان ساکت بود. نراقی گفت چرا چیزی نمی گوئی؟ یغما گفت: «منتظر فتوای سومینم».

در دوران اقامت در کاشان بود که یغما دومین زن خود را از اهالی آنجا برگزید و اسمعیل هنر فرزند ارشد خود را نیز از بیابانک به کاشان فراخواند و او را در مدارس علوم دینی برای تحصیل سکنی داد.

یغما در اواخر عمر طولانی خود به جندق و بیابانک بازگشت و در خور مسقط الرأس خود مسکن گزید . لیکن در سایر دهات بیابانک از قبیل بیاذه، گرمه، جندق و اردیب نیز برای خود آب و املاکی فراهم نمود که بخش اعظم آن را چند سال قبل از فوت وقف بر عزاداری حضرت سیدالشهدا (ع) نمود و قسمتی دیگر را وقف اولاد کرد.

سرانجام یغما به سال 1276هـ. بعد از هشتاد سال زندگانی در خور وفات یافت و در بقعه امام زاده داود مدفون گردید .

آخرین شعر یغما که آن را لحظاتی قبل از مرگ سروده :

وقت مرگ ار نرسد ای تو به عالم نزدیک

وز در صورت و معنی همه عالم ز تو دور

بسط بخشایش و فر فرج و امن امان

وای بر تنگی و تاریکی و تنهائی گور

 

آثار یغما

1- غزلیات:‌یغما در سرودن غزلهای خود بیشتر به سعدی و حافظ نظر داشته و می توان سبک او را در غزل سرائی تقلید استادانه ای از راه و روش آن دو استاد پیشین دانست.

2- مثنوی خلاصة الافتضاح: شرح واقعه ای است که در کاشان رخ داده است.

3- مثنوی صکوک الدلیل: در هجو رستم السادات خواری.

4- مثنوی قاضی نامه: در هجو حاجی سیدمیرزای جندقی.

5- مراثی: که تعداد آنها زیاد و در این فن یغما از شعرای استاد بوده است.

6- نوحه سینه زنی: این قسم شعر از ابداعات یغماست و قبل از او شاعران دیگر در این زمینه طبع آزمائی نکرده اند.

7- سرداریه: از بهترین آثار یغماست که به صورت غزل سروده شده و شاعر آنها را به نام سردار ذوالفقار خان سمنانی ساخته است.

8- قصابیه: غزلیاتی هجو آمیز است با تخلص قصاب.

9- احمدا: این اشعار را با تخلص «احمدا» سروده و مملو از مطالب هزل آمیز است.

10- ترجعیات : شامل دو سه ترجیع بند مفصل و هر یک از آنها در هجو کسی است.

11- قطعات: که اغلب آ»ها از اشعار برگزیده شاعر است.

12- رباعیات : ه به رباعیات سرداریه،‌قصابیه، انابت نامه و ... تقسیم می شود.

13- آثار مرادیه: منظومه ای است در هجو علیمراد خان تونی.

14- شبیه حجاج کاشی: منظومه ای هزل آمیز به سبک تعزیه خوانی.

15- منشآت و مکاتیب : که دو بخش اسات، نامه هائی که به پارسی سره نوشته و نامه های مرکب.

آثار چاپ شده یغما

کلیات یغما که بخشی از قسمت های نامبرده بالا را در بردارد به سال 1283 هـ.ق. در تهران به اهتمام و خط میرزا عبدالباقی طبیب و همت اعتضاد السلطنه وزیر علوم وقت به طبع رسیده است. میرزا عبدالباقی فرزند حاج محمد اسمعیل تهرانی جامع آثار یغماست. حاج محمداسمعیل بهنگام تدوین آثار یغما به علت عدم اطلاع برخی آثار دیگران را نیز به نام یغما در مجموعه خود وارد کرد و بدین لحاظ چاپ قدیم کلیات یغما با اشعار دیگران آمیخته است.

بعد از چاپ مذکور، دوبار قسمتهائی از همین کلیات در هندوستان به طبع رسیده و در سال 1339 ش. کلیات چاپ قدیم به سرمایه کتابفروشی امیرکبیر و دو همکار دیگرش بطریق افست طبع شده است. لیکن تا سال 1357 طبع منقحی از آثار او در دست نبود.

سیدعلی آل داوود به تصحیح و تدوین مجموعه آثار یغما اشتغال داشته و دو جلد تصحیح شده آن را نیز تا این تاریخ به طبع رسانده و دو جلد دیگر نیز آماده طبع است :

1- جلد اول شامل بخشهای زیر است :‌مقدمه مفصل در شرح احوال و اثار یغما و توصیف نسخ خطی موجود دیوان او، غزلیات، مثنویات، مراثی و نوحه ها، سرداریه. این جلد در اوائل سال 1357 ش. به طبع رسیده است.

2- جلد دوم حاوی کلیه مکاتیب و منشآت یغماست که در سال 1362 ش. به چاپ رسیده.

3- جلد سوم شامل قطعات، رباعیات و منظومه های هزل آمیز شاعر است .

4- جلد چهارم «فرهنگ کنایات زبان فارسی» است که یغما آن را با همکاری فرزندش صفائی تألیف نموده و نسخه منحصر بفردی از آن در دست است