شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

خیانت

مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
  

 

خیانت قصه تلخی است اما از که می نالم
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را
  

 

نسیم وصل وقتی بوی گل می داد حس کردم

که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را  

 

خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
نباید بی وفایی دید نیرنگ زلیخا را
    

 

کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را
  

 

نمی دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوان صحرا را
  

 

چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده‌تر کردی معما را
  

 

فاضل نظری

نظرات 2 + ارسال نظر
بیتا پنج‌شنبه 21 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:11 ب.ظ

واقعا زیبا بود
حظ بردم از خوندن همچین شعر زیبایی
ممنون

رهگذر چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:20 ب.ظ

قشنگ بود ....موفق باشید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد