شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم

کسی دیگر نمی کوبد در این خانه ی متروک ویران را
کسی دیگر نمی پرسد چرا تنهای تنهایم
و من چون شمع میسوزم و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند
و من گریان و نالانم و من تنهای تنهایم
درون کلبه ی خاموش خویش اما
کسی حال من غمگین نمی پرسد
ومن دریای پر اشکم که توفانی به دل دارم
درون سینه ی پر جوش خویش اما
کسی حال من تنها نمی پرسد
و من چون تک درخت زرد پاییزم
که هر دم با نسیمی میشود برگی جدا از او
و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

 

نظرات 8 + ارسال نظر
دوردونه دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 08:12 ب.ظ

man be khoda ghahram

غریب سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 06:30 ب.ظ

فکرکنم تواین دنیا همه به جورایی تنهان

نسیم دوشنبه 4 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:22 ق.ظ

سلام
می خواستم شعرتونو توی gmailam (BUZZ) بذارم میشه بگید شاعرش چه کسی است

والا من خیلی گشتم
ولی آخرش نفهمیدم شعر مال کیه
شرمندم

s.m سه‌شنبه 16 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:00 ب.ظ


بی نظیر و عالی

متشکرم دوست عزیز

ممنونم

علی و نگین چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:10 ب.ظ http://SHABHSAYE-ARAMESH.BLOGFA.COM

وبلاگت خیلی خیلی خوشکل بود امیدوارم موفق باشی به وبلاگه منم سری بزن ممنونم

نازنین پنج‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 08:15 ق.ظ http://www.nazanin202098.blogfa.com

شاید تو


سکوت میان کلامم باشی!

دیده نمیشوی

اما من تو را احساس می کنم!

شاید تو ….

هیاهوی قلبم باشی!

شنیده نمیشوی

اما من تو را نفس می کشم!

آسمان چهارشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:47 ق.ظ

شعرش فوق العاده بود.عالی.خیلی ممنونم که وبلاگتون منو به این شعر رسوند.

فاطیما شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 06:33 ب.ظ

خیلی خیلی زیبا بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد