با سلام و احترام از شما دوست ارجمند دعوت می شود از وبلاگ تازه تأ سیس (کافه کلمات) پایگاه شعر و انتشارات مهدیارجوان به سرپرستی شاعر نام اشنا هادی خوانساری بازدید نموده و به دوستان دیگر نیز معرفی نمائید. و با نام (کافه کلمات) لینک کنید و بهم بگید با چه نامی لینک تون کنم. با سپاس مهلا.
سلام دوست عزیز بسیار سلیقه ی خوبی دارید به شما تبریک می گویم بی اجازه شعر صعدی را در دو پست قبلتان به وبلاگم انتقال می دهم امیدوارم ببخشید بسیار ممنونم
مگه ما اتفاقی باز دوباره سری به کامنت های گذشته بزنیم و آدرس شما رو پیدا کنیم... تا مدتها هر روز به این وبلاگ سر می زدم...بلکه شعر جدیدی ببینم...اما مدتها خبری از شما نبود...کامنت هم گذاشتم
خوشحالم که می بینم چند پست جدید گذاشته اید...امیدوارم در دیار فرنگ خوب باشید
ممنونم یار دیرینه وبلاگی واقعا راس میگی خیلی وقته سر به وبلاگ نزدم ولی تو مثل همیشه به من لطف داری
من دیوونه ی شعرم... الان هم موندم بین اینکه رک باشم یا بذارم شعرا منو با خودشون ببرن! از دو بیتی خیلی خوشم اومد! دو بیتی های جلیل صفر بیگی رو هم اگه دلت خواست ببین! در مورد زبان شعری این روزا داریم تغییر می بینیم پشت سر هم حتی غزل هم از قید قالب قدیمیش جدا شده! شعر چون سر و کارش با احساسه خیلی کار باهاش مشکله به جرأتت احسنت میگم و امیدوارم که موفق باشی!
دروود ممنون بابت نظرات من دو بیتی های جلیل صفر بیگی رو خوندم کم وبیش خیلی خوشم اومد ممنون از لطفت شما هم موفق باشی
. . . ما بچه های کارتون های سیاه و سفید بودیم ؛ کارتونهایی که بچه یتیم ها قهرمانهایش بودند
ما پولهایمان را می ریختیم توی قلک های نارنجکی و می فرستادیم جبهه دهه های فجر مدرسه هایمان را تزئین می کردیم
توی روزنامه دیواری هایمان امام را دوست داشتیم
آدمهای لباس سبز ریش بلند قهرمان هایمان بودند
آنروزها هیچکدامشان شکمهای قلمبه نداشتند
و
عراقی های شکم قلمبه را که می کشتند توی سینما برایشان سوت می زدیم
شهید که می آوردند زار زار گریه می کردیم
اسرا که برگشتند شاد شاد خندیدیم
ما از آژیر قرمز می ترسیدیم
ما به شیشه خانه هایمان نوار چسب می زدیم از ترس شکستن دیوار صوتی
ما توی زیر زمین می خوابیدیم از ترس موشک های صدام
ما چیپس نداشتیم که بخوریم
حتی آتاری نداشتیم که بازی کنیم
ما ویدیو نداشتیم
ما ماهواره نداشتیم
ما را رستوران نمی بردند که بدانیم جوجه کباب چه شکلی است
ما خیلی قانع بودیم به خدا
صحنه دارترین تصاویر عمرمان عکس خانم های مینی ژوب پوشیده بود توی مجله های قدیمی بود و سریال ارتش سری . . . . یا زنانی که موهایشان باز بود توی کتاب های آموزش زبان
زنها توی فیلمهای تلویزیون ما ، توی خواب هم روسری سرشان می کردند . . . حتی توی کتابهای علوم ما زنها هم باحجاب بودن
ما فکر می کردیم بابا مامانهایمان ، ما را با دعا کردن به دنیا آورده اند
عاشق که می شدیم رویا می بافتیم ، موبایل نداشتیم که اس ام اس بدهیم
جرات نداشتیم شماره بدهیم ، مبادا گوشی را بابایمان بردارند
ما "خودمان" "خودمان" را شناختیم
بدنمان را ، جنسیتمان را یواشکی و در گوشی آموختیم
هیچکـس یادمان نداد . . .
چی شد ! ؟ . نسل فعلـــــــــی ؛ داره با «فارسی وان» و «من و تو» و «ایکس باکس» و «فیس بوک» بزرگ می شن . . . ! ! ! ! ! ! . . . !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
این کنگره شعر به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری هیات رزمندگان اسلام برگزار می شود. قالب اشعار ارسالـی به کنگـره شـامل: شعر نو (سپید)،کلاسیک(غزل، قصیده، مثنوی، دوبیتی، رباعی،...)،کودک و نوجوان، سرود و تصنیف، نثر ادبی می باشد به 15 نفر از برگزیدگان لوح و تندیس زرین به همراه سفر به عتبات عالیات و مبلغ سی میلیون ریال اهدا خواهد شد. مهلت ارسال آثار : 25 مهر ماه 1391 تاریخ برگزاری مراسم اختتامیه 8 آبان 1391 نشانی دبیرخانه: تهران، میدان هفت تیر، خیابان قائم مقام فراهانی، خیابان فجر، شماره 7، ساختمان فجر، طبقه چهارم کدپستی: 1589743111 تلفن دبیرخانه: 88342979 و 88861324 نشانی سایت: www.Fajrpoem.ir نشانی پست الکترونیکی: emamhadi@farhang.gov.ir
سلام علی آقا
خیلی دلنشی بود. دم شما و علی اشتری گرم!
من و وبلاگ قراضه ام هم به روزیم، تشریف بیارید.
درود بر شما
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
نخواست او به منِ خسته بیگمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد؟
چه میکنی اگر او را که خواستی یک عمر
به راحتی کسی از راه ناگهان برسد ...
رها کنی، برود، از دلت جدا باشد
به آنکه دوستترش داشته ... به آن برسد
رها کنی بروند و دو تا پرنده شوند
خبر به دورترین نقطهی جهان برسد
گلایهای نکنی بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که ... نه! نفرین نمیکنم که مباد
به او که عاشق او بودهام زیان برسد
خدا کند فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط زود آن زمان برسد
شاعر : نجمه زارع
با سلام و احترام از شما دوست ارجمند دعوت می شود
از وبلاگ تازه تأ سیس (کافه کلمات) پایگاه شعر و
انتشارات مهدیارجوان به سرپرستی شاعر نام اشنا
هادی خوانساری بازدید نموده و به دوستان دیگر نیز معرفی نمائید.
و با نام (کافه کلمات) لینک کنید و بهم بگید با چه نامی لینک تون کنم.
با سپاس مهلا.
سلام زیبا بود
ممنون
سلام
وبلاگتون جالب بود
با آرزوی موفقیت بیشتر
در پناه حق
سلام
دوست عزیز بسیار سلیقه ی خوبی دارید
به شما تبریک می گویم
بی اجازه شعر صعدی را در دو پست قبلتان به وبلاگم انتقال می دهم امیدوارم ببخشید
بسیار ممنونم
سلام
امسال دوست .... پارسال آشنا
مگه ما اتفاقی باز دوباره سری به کامنت های گذشته بزنیم و آدرس شما رو پیدا کنیم... تا مدتها هر روز به این وبلاگ سر می زدم...بلکه شعر جدیدی ببینم...اما مدتها خبری از شما نبود...کامنت هم گذاشتم
خوشحالم که می بینم چند پست جدید گذاشته اید...امیدوارم در دیار فرنگ خوب باشید
ممنونم یار دیرینه وبلاگی
واقعا راس میگی
خیلی وقته سر به وبلاگ نزدم
ولی تو مثل همیشه به من لطف داری
زنده باشی
نوروز که هرچمن، دل افروز بود
نقش گل و خار عبرت آموز بود
گر جامه به جان ز معرفت نو گردد
هرروز به دل نشاط نوروز بود
سلام ....عیدتون مبارک.... امیدوارم سال خوبی داشته باشید
وااااااااای
ممنونم
شرمنده من الان تازه اومدم نظرات را خوندم
سال خوبی را برات آرزو می کنم
وبلاگت خوبه ولی چرا به روز نمی کنی.
ممنونم
وقت نمی شه
و از این بابت شرمندم
من دیوونه ی شعرم...
الان هم موندم بین اینکه رک باشم یا بذارم شعرا منو با خودشون ببرن! از دو بیتی خیلی خوشم اومد! دو بیتی های جلیل صفر بیگی رو هم اگه دلت خواست ببین!
در مورد زبان شعری این روزا داریم تغییر می بینیم پشت سر هم حتی غزل هم از قید قالب قدیمیش جدا شده! شعر چون سر و کارش با احساسه خیلی کار باهاش مشکله به جرأتت احسنت میگم و امیدوارم که موفق باشی!
دروود
ممنون بابت نظرات
من دو بیتی های جلیل صفر بیگی رو خوندم کم وبیش
خیلی خوشم اومد
ممنون از لطفت
شما هم موفق باشی
سلام علی آقا با اجازه تون من لینکتون کردم
ممنونم
شما لطف کردید
.
.
.
ما بچه های کارتون های سیاه و سفید بودیم ؛ کارتونهایی که بچه یتیم ها قهرمانهایش بودند
ما پولهایمان را می ریختیم توی قلک های نارنجکی و می فرستادیم جبهه
دهه های فجر مدرسه هایمان را تزئین می کردیم
توی روزنامه دیواری هایمان امام را دوست داشتیم
آدمهای لباس سبز ریش بلند قهرمان هایمان بودند
آنروزها هیچکدامشان شکمهای قلمبه نداشتند
و
عراقی های شکم قلمبه را که می کشتند توی سینما برایشان سوت می زدیم
شهید که می آوردند زار زار گریه می کردیم
اسرا که برگشتند شاد شاد خندیدیم
ما از آژیر قرمز می ترسیدیم
ما به شیشه خانه هایمان نوار چسب می زدیم از ترس شکستن دیوار صوتی
ما توی زیر زمین می خوابیدیم از ترس موشک های صدام
ما چیپس نداشتیم که بخوریم
حتی آتاری نداشتیم که بازی کنیم
ما ویدیو نداشتیم
ما ماهواره نداشتیم
ما را رستوران نمی بردند که بدانیم جوجه کباب چه شکلی است
ما خیلی قانع بودیم به خدا
صحنه دارترین تصاویر عمرمان عکس خانم های مینی ژوب پوشیده بود توی مجله های قدیمی بود و سریال ارتش سری . . . . یا زنانی که موهایشان باز بود توی کتاب های آموزش زبان
زنها توی فیلمهای تلویزیون ما ، توی خواب هم روسری سرشان می کردند . . . حتی توی کتابهای علوم ما زنها هم باحجاب بودن
ما فکر می کردیم بابا مامانهایمان ، ما را با دعا کردن به دنیا آورده اند
عاشق که می شدیم رویا می بافتیم ، موبایل نداشتیم که اس ام اس بدهیم
جرات نداشتیم شماره بدهیم ، مبادا گوشی را بابایمان بردارند
ما "خودمان" "خودمان" را شناختیم
بدنمان را ، جنسیتمان را یواشکی و در گوشی آموختیم
هیچکـس یادمان نداد . . .
چی شد ! ؟
.
نسل فعلـــــــــی ؛ داره با «فارسی وان»
و
«من و تو»
و
«ایکس باکس»
و
«فیس بوک»
بزرگ می شن . . . ! ! ! ! ! !
.
.
.
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
با سلام و عرض ادب،
از زحمات شما سپاسگزارم. فکر می کنم وب سایت ما را هم بپسندید: ویکی دُرج - پرتال آزاد شعر و ادب پارسی http://www.wikidorj.com
سلام دوست عزیز دستت درد نکند موفق باشی برای دیدن اشعار وسروده های بنده به وبلاگ زیرآب وطن من
http://www.zirabvataneman.blogfa.com
هم سری بزنید خوشحال میشویم ارادتمند شما رحمت الله فروتن
foroutan1350@yahoo.com
با معرفی وبلاگ بنده به دوستان وآشنایانتان جهت آشنایی و معرفی ودیدن اشعاراینجانب مارا یاری کنید یک دنیا سپاسگزارم
این کنگره شعر به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و با همکاری هیات رزمندگان اسلام برگزار می شود.
قالب اشعار ارسالـی به کنگـره شـامل: شعر نو (سپید)،کلاسیک(غزل، قصیده، مثنوی، دوبیتی، رباعی،...)،کودک و نوجوان، سرود و تصنیف، نثر ادبی می باشد
به 15 نفر از برگزیدگان لوح و تندیس زرین به همراه سفر به عتبات عالیات و مبلغ سی میلیون ریال اهدا خواهد شد.
مهلت ارسال آثار : 25 مهر ماه 1391
تاریخ برگزاری مراسم اختتامیه 8 آبان 1391
نشانی دبیرخانه: تهران، میدان هفت تیر، خیابان قائم مقام فراهانی، خیابان فجر، شماره 7، ساختمان فجر، طبقه چهارم
کدپستی: 1589743111 تلفن دبیرخانه: 88342979 و 88861324
نشانی سایت: www.Fajrpoem.ir
نشانی پست الکترونیکی: emamhadi@farhang.gov.ir
جالب بود.....ای مرگ بیا که زندگی ما را کشت.....
ضمن عرض تشکر بابت وبلاگ خوبتان ، مصرع آخر و تأثیرگذار آقای اشتری تقلیدی از سروده ی استاد شهریار است . در واقع همان مصرع دقیقاً تکرار شده است.
سلام فکر کنم وز بهر دونان (مردم پست) درسته نه وز بهر دو نان (دو تا نون)
این شعر از میرزا ابوالقاسم نباتی است.
شعر خیلی قشنگیه
بسیار زیبا
این رباعی از فرخی یزدی ست.
عالی بود