شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

دل تنگم

دل تنگم و ز عشق توام بار بر دل است
وز دست تو بسی چو مرا پای در گل است
شیرین تری ز لیلی و در کوی تو بسی
فرهاد جان سپرده و مجنون بی‌دل است
گر چه ز دوستی تو دیوانه گشته‌ام
جز با تو دوستی نکند هر که عاقل است
گر من به بوسه مهر نهم بر لبت رواست
شهد عقیق رنگ تو چون موم قابل است
در روز وصلت از شب هجرم غم است و من
روزی نمی‌خوهم که شبش در مقابل است
دل را مدام زاری از اندوه عشق تست
اشتر به ناله چون جرس از بار محمل است
روز وصال یار اجل عمر باقی است
وقت وداع دوست شکر زهر قاتل است
بیند تو را در آینه‌ی جان خویشتن
دل را چو با خیال تو پیوند حاصل است
هر جا حدیث تست ز ما هم حکایتی است
این شاهباز را سخنش با جلاجل است
من چون درای ناله کنانم ولی چه سود
محمول این شتر چو جرس آهنین دل است
اشعار سیف گوهر دریای عشق تست
این نظم در سراسر این بحر کامل است

اثر :سیف فرقانی

نظرات 1 + ارسال نظر
امیر کاظمی دوشنبه 29 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:30 ق.ظ

عشقت که به دل گرفته‌ام چون جانش
در دست و به صبر می‌کنم درمانش
وز غایت عزت که خیالت دارد
در خانه‌ی چشم کرده‌ام پنهانش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد