شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

شعر و ادبیات

اینجا فقط با دل وارد شوید

چگونه دل نسپارم

چگونه دل نسپارم به صورت تو، نگارا؟
که در جمال تو دیدم کمال صنع خدا را


چه بر خورند ز بالای نازک تو؟ ندانم
جماعتی که تحمل نمی‌کنند بلا را


نه رسم ماست بریدن ز دوستان قدیمی
دین دیار ندانم که رسم چیست شما را


مرا که روی تو بینم به جاه و مال چه حاجت؟
کسی که روی تو بیند به از خزینه‌ی دارا


شبی به روز بگیرم کمند زلفت و گویم:
بیار بوسه، که امروز نیست روز مدارا


جراحت دل عاشق دواپذیر نباشد
چو درد دوست بیامد چه می‌کنیم دوا را؟


صبور باش درین غصه، اوحدی، که صبوران
سخن ز خار برون آورند و سیم ز خارا


اثر:اوحدی مراغه‌ای

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد